دانلود رمان دلادل از ملیحه بخشی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مبینا، زنی که برای انتقام از کسی که زندگیش را به تاراج برده سراغ علیرام پویان مربی دفاع شخصی میرود. علیرام پویان در اصل عاشق ناکام مبینا بوده است که دوباره در کشمکش زندگی او قرار میگیرد. زندگی دختر داستان پر از رازهای سر به مهر است که همراهیش با علیرام باعث میشود که این رازها فاش شود و…
خلاصه رمان دلادل
به صفحهی گوشی زل زدهام. بعد از یک هفته، کیان دوباره پیام داده است. بدترین خبری که میشد بشنوم را برایم پیامک کرده است. شمیم و جواد درگیر مراسم ازدواجشان هستند و آشپزخانهام تق و لق شده است. روی صندلی، روبروی گلدان گل رزِ علیرام نشستهام و انگشتانم ریشهی موهای جلوی سرم را میکشد.
نگاهم وقف حرف به حرف پیام کوتاه کیان شده است که نوشته است ” کیوان آزاد شده” رگهای سرم از درد قصد پاره شدن، دارند. منم و یک دنیا افکار در هم پیچیده شده!
منم و انتقامی که سالها انتظارش را کشیدهام. منم و عشقی که مثل خون در رگهایم به جریان افتاده است. منم و درد علیرامِ بعد من! منم و… کاش یکی پیدا شود، بیاید و دست مرا بگیرد و مرا از بین این همه فکر و حال بد نجات دهد یا یکدفعه چند سال از صفحات دفتر زندگیم را ورق بزند و رد کند. با صدای زنگ خانه از جا میپرم. به آیفون خیره میشوم که دوباره صدایش در خانه میپیچد. پستچی برایم یک بسته آورده است. درون پاکتِ بیآدرسی که به دستم رسیده چند بریدهی روزنامه است.
روزنامههایی که خبر از آزادی کیوان میدهد. بالاخره آزاد شده است. بابایی که دست به قتل دخترش زده، خیلی زود از بند گریخته است. آمده تا مرا به آرزوی چند سالهام برساند. آمده تا خودم، او را به جزای کارش برسانم. بیقرار و طوفانی شدهام، آرامشم مثل کف دریا با موجی شدید از ساحل جانم فراری شده است. تمام وجودم پر از انتقام شده و اشکم از چشمه خشک میشود. عصبی طول و عرض خانه را راه میروم. کف پاهایم که به گزگز میافتد ساعتی خودم را درون اتاق فادیا حبس میکنم…