دانلود رمان ھم بالین دلم باش از آزاده بنی اسدی

دانلود رمان ھم بالین دلم باش از آزاده بنی اسدی pdf بدون سانسور

دانلود رمان ھم بالین دلم باش از آزاده بنی اسدی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

بعضی وقت ها یه شیطونی میکنی که از نظر خودت کوچیکه، خواسته ی دلِ، ولی بعد می بینی که همون شیطنت، نه تنها تو، که چند نفر دیگه رو هم درگیر میکنه، نظم زندگیه یه نفر دیگه برای همون شیطنتی که فکر می کردی کوچیکه به هم میریزه…. شاید تو پای شیطنتت بمونی، ولی آیا اون کسی که ضربه خورده حاضره تو رو ببخشه؟!… قصه ی منم درباره یکی از همین شیطنت هاست…

خلاصه رمان ھم بالین دلم باش

(پریشان) از وقتی از حرم برد بودیم خیلی سبک تر شده بودم به خصوص بعد از این که صدای مادر را شنیدم. بغض ،کلامش، نشان از دل تنگش می داد و این برای من نشانه خوبی بود. شاید مرا برای گناه ناکرده ام بخشیده بود آرزوهایش را بر باد داده اشک در چشمانم حلقه زد اگر این اتفاق ها مسیر زندگیم را عوض نکرده بود، الان داشتم خودم را برای کنکور آماده می کردم. دو سال آخر تحصیلی ام را به خاطر حسادت کودکانه دوستم از دست داده بودم اصلا همه چیز را به خاطر یک دختر احمق و عوضی به فنا داده بودم دلم می خواست نفرینش کنم از اعماق وجودم! ولی نمی توانستم زبانم به لعن و نفرین

نمی چرخید می دانستم خدا جای حق نشسته است. گرمای دستی که دور کمرم حلقه شد مرا به حال بازگرداند. صورتم را به سمتش برگرداندم. نگاه گرم و پر احساسش را به من دوخت. – باز که داری غصه می خوری مامانت چیزی گفته؟ درستش می کنم. نمی خوای به من اعتماد کنی؟ به من اعتماد نداری به خدا چی؟ به امام رضا! شاید داری امتحان میشی من اونقدرام بد نیستما. پوزخند تلخی زدم. حالت چشم هایش شوخ شد. – این وقت شب، تو یه اتاق نیمه تاریک تنها با یه تازه داماد ناکام، اونم کسی که مرحله به مرحله داره پیش میره واقعا نمی ترسی که پوزخند می زنی؟! از حرف هایش ترسیدم

بدنم مور مورشد چشمان ترسیده ام را به او دوختم. – چرا اذیت می کنی؟ نشست روی تخت به تاج تخت چسبید و مرا در حصار کشید. موهایم را به بازی گرفت. -چرا فکر میکنی اذیتت میکنم؟! می ترسی از من؟ با دست آزادش، اجزای صورتم را لمس کرد. -حیف نیست من از این همه زیبایی بگذرم؟ فکر نمیکنی چقدر برام سخته؟ گناه دارما. کمی خودم را عقب کشیدم محکم تر از قبل در حصارم کشید. -شیطونی نکن دیگه. الان که کاریت ندارم رابطه یه طرفه که مزه نداره. اصلا می دونی از چی حرف می زنم؟! هجوم خون را به صورتم کاملا حس کردم. – خواهش می کنم تمومش کن. خندید و…

دانلود رمان ھم بالین دلم باش از آزاده بنی اسدی pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • 6 دسامبر 2024
  • 17:30
  • vivaadmin
https://vivadl.ir/?p=341
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
ویوا دانلود
توضیح کوتاه درباره سایت
آرشیو سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ویوا دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.