دانلود رمان نه سیاه بود نه سفید از ریحانه رسولی

دانلود رمان نه سیاه بود نه سفید از ریحانه رسولی رایگان pdf بدون سانسور

دانلود رمان نه سیاه بود نه سفید از ریحانه رسولی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

دختری از جنس حریر… نرم و نازک.. دختری حساس و لطیف.. دختری ساده و مهربان… عاشق نمی شود اما وقتی که می شود زندگی اش در عرض ثانیه ای کن فیکون می شود به وسیله دستان مردی که به بهانه‌ی عاشقی جانش را میستاند… تاوان می دهد… تاوان خیانت مادر… دردها و غصه ها رو تنها برای خود میخرد تا خانواده اش ازهم نپاشد… انگ بدکاره را به جان میخرد تنها برای خراب نشدن آینده‌ی برادر… دخترک نرم و نازک به فکر همه است الا خودش… خودش را قربانی خانواده ای می کند که…

خلاصه رمان نه سیاه بود نه سفید

توی اتاقم نشسته بودم و داشتم خودم و برای امتحان ادبیات آماده می کردم. آرزو اومد داخل اتاقم و گفت: حریری وقت داری یکم حرف بزنیم؟ کتابم و بستم و گفتم: آره چی شده؟ روی تخت نشست و زانوهاشو به بغل گرفت و گفت: از من بدشانس تر وجود نداره چرا مگه چی شده؟ بغض کرد و لبای صورتیش لرزید و گفت: مامان محمد جواد مرد. وای متأسفم… مگه پیوند قلب انجام نداده بود؟ آرزو: بدنش قلب و نپذیرفته تقریبا یه ماه از عملش می گذشت… در اثر حمله ی قلبی مرده. ناراحت گفتم: خدا رحتمش کنه. آرزو: میدونی این یعنی چی؟ گیج گفتم: یعنی چی؟ آرزو : یعنی اینکه خاستگاری از من

به یک سال بعد موکول شد. خب چه اشکالی داره؟ چرا اینقدر عجله داری؟! آرزو: من محمد جواد و مناسب خودم میدونم و میخوامش… میترسم آقابزرگ تو این یک سال به عقد یکی دیگه درم بیاره… اگه محمدجواد میومد نه نمی گفت چون می شناستش و میدونه پسره خوبیه اما اگه تو این یک سال به مورد خوب دیگه هم پیدا بشه تردید نمیکنه و عروسم میکنه. تو با محمدجواد در ارتباطی؟ آرزو: خیلی کم درحده ده تا اس در روز. بازم میگم رابطه ات بایه نامحرم اشتباه است. کلافه گفت: نه دستم بهش خورده نه دستش بهم خورده نه قربون صدقم رفته نه قربون صدقه اش رفتم نه صدامو براش

نازک کردم و نه حرفای بی حیایی زده، هیچ گناهی نکردیم. خیل خب حالا خیلی ناراحت بود؟ منم چه سوالایی میپرسم معلومه که ناراحته غم از دست دادن عزیز ناراحتی هم داره. روی تخت خوابید و گفت: از شانس بده منه. آرزو تازگیا تغییر کردی ها یه جوری شدی قبلا اینقدر مشتاق شوهر نبودی. اشکاش ریخت و بعد از چند ثانیه گفت: عاشقش شدم من واقعا میخوامش. با عصبانیت بلند شدم و گفتم: به خاطره همین چیزها بود که میگفتم باهاش دوست نشو. آرزو: دست خودم نبود یهویی شد. کلافه دوباره روی تخت نشستم و گفتم: به سال صبرکن میاد. آرزو دیگه هیچی نگفت و منم دوباره شروع کردم..

دانلود رمان نه سیاه بود نه سفید از ریحانه رسولی رایگان pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • 26 نوامبر 2024
  • 09:30
  • vivaadmin
https://vivadl.ir/?p=121
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
ویوا دانلود
توضیح کوتاه درباره سایت
آرشیو سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های الن محمدی دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان های مریم پیروند دانلود رمان های سرو روحی دانلود رمان های j_m_darhower دانلود رمان های شیوا اسفندی دانلود رمان های رویا احمدیان دانلود رمان های بهار سلطانی دانلود رمان های مریم سلطانی دانلود رمان های نسرین ثامنی دانلود رمان های لیزا کلیپاس دانلود رمان های رویا نیکپور دانلود رمان های شیرین نور نژاد دانلود رمان های سحر نصیری دانلود رمان های رویا رستمی دانلود رمان های پنلوپه اسکای دانلود رمان های ی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) جولیا کوین دانلود رمان ماه من از شیوا اسفندی pdf دانلود رمان معشوقه جذاب ارباب از ناشناس pdf دانلود رمان توکا پرنده کوچک از پرستو.س pdf دانلود رمان گناه نامدار از فرشته تات شهدوست pdf دانلود رمان پیلوت الن از الن محمدی pdf دانلود رمان های یک سوگند شکیبا پشتیبان دانلود رمان ر یک سوگند از یک سوگند شکیبا پشتیبان pdf دانلود رمان نامزدبی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) از ی با آقای بریجرتون (جلد چهارم) جولیا کوین pdf
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ویوا دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.