دانلود رمان گوش ماهی از مدیا خجسته با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درباره یک عکاس کنجکاو و ماجراجو به اسم دنیز هستش که سعی در کشف هویت یک ماهیگیر دارد. کسی که کشف هویتش برای هر کسی سخت است. ماهیگیری که مرموز و به گفته ی دیگران خطرناک ، البته بسیاز جذاب . میان این کشمکش های پرهیجان میفهمه که ماهیگیر خطرناک کسی نیست جز….
خلاصه رمان گوش ماهی
روی تخت دراز میکشم و چشمام و با لذت میبندم. بعد از گذشتِ چهار سال ، همه چی دقیقا مثل همون روزیه که رفتم. چراغا خاموشه و دیگه نمیتونم با دقت زل بزنم به وسیله ها اما تو همین تاریکی روشنی هم میتونم تشخیص بدم که جای هیچی عوض نشده. با اینکه میدونم مامان اجازه نداده تو این مدت احدی پاشو تو این اتاق بذاره اما بازم انقدر تمیز و مرتبه که انگار نه انگار که چهار سال خالی بوده. پوزخند کج و معوجی که کنج لبم خونه میکنه دست خودم نیست.
سرمو تکونی میدم و نفس سنگینمو بیرون فوت میکنم. دستامو زیر سرم میذارم و به سقف خیره میشم. روزای سخت و پر خاطره تموم شد. شاید بهتره بگم روزای نکبت بارِ لعنتی. ولی نه.. بی انصافیه. حداقل بخاطر پیدا کردن دوستی که داشتنش به همه ی روزای این تبعید می ارزید. یهو یادش میفتم که از وقتی راهمون از اتوبان جدا شد ازش خبر ندارم. یعنی جا به جا شده؟ تلفنم و برمیدارم و شماره ش و میگیرم. با بوق سوم جواب میده: _انگار خیلی خوش میگذره ها! لبخند روی لبمو میخورم.
فقط کافیه یکم بهش رو بدم تا سرتق بازیش و شروع کنه. _نه به اندازه ی تو.. جا به جا شدی؟ _آره ولی ما که عمارت نداریم. مادرمونم دور سرمون مثل پروانه نمی چرخه. یه لقمه آب و نون گذاشتن جلوم گفتن گمشو بخواب. تازه در نبودم اتاقمم دادن به خواهرم. لبخند بدجنسی میزنم. _حقته.. دیر اومدی زیادم میخوای؟ _نه که تو خیلی زود اومدی؟ خدایی فرق من با تو لندهور چیه؟ که من باید تو ایوون بخوابم و تو روی تخت پادشاهی؟ گوشه ی لبم و میجوم. عاشق سگ کردنشم…